بهتازگی معاون درمان همین وزارتخانه با ابراز نگرانی گفته است: سختیهای رشتههای دستیاری پزشکی موجب شده رغبت برای دستیاری کم شود، شاید خیلیها برای رشته پزشک عمومی سر و دست بشکنند، اما برای دستیاری با مشکل روبهرو هستیم که این موضوع نگرانکننده است. به طوری که امسال صندلی دستیاری جراحی در برخی از استانها خالی مانده و در حالی که رشته جراحی قلب در کشور رو به انقراض است، در بعضی از استانها حتی یک جراح قلب نداریم و دور از انتظار نیست که این رشته در کشور رو به انقراض برود.
غفلتی بزرگ در حوزه آموزش پزشکی
دکتر فرهاد تیمورزاده، فعال صنفی حوزه پزشکی در گفتوگو با ما میگوید: بار درمانی بیمارستانهای دانشگاهی بر دوش رزیدنتهای رشتههای تخصصی مختلف است و اینطور نیست که آنها در طول دوران رزیدنتی در کلاسهای درس یا آزمایشگاهها یا تالار اجتماعات در حال آموزش باشند.
به گفته وی نه تنها در رشتههای پزشکی بلکه در همه مشاغل ثبات، آرامش و امنیت دو نکته اساسی است؛ اما متأسفانه در مورد دستیاران پزشکی آرامش و امنیت حلقه مفقوده کار و تحصیل محسوب میشود.
تیمورزاده با اشاره به تخلفات در مفاد و مندرجات تعهدنامه محضری ورود به دوره رزیدنتی، ادامه میدهد: حتی در ماده ۸ قانون تأمین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان ایرانی، به وزارت بهداشت اجازه داده نشده به جز دریافت تعهد از دانشجویان، آنان را ملزم به معرفی اشخاص ثالث به عنوان ضامن یا ارائه وثیقه ملکی کنند و صِرف جواز قانونیِ دریافت تعهد از تعهدگیرنده نمیتواند موجب شود هر ستمی را در متن تعهد بگنجاند. براساس متن این تعهد اگر رزیدنتها بخواهند در هر مرحله از تحصیل انصراف دهند از آنها و ضامنهای آنها مبالغ سنگینی را مطالبه میکنند و متأسفانه در صورت فوت حتی در زمان ارائه خدمات پزشکی به مردم نیز در رویهای معکوس بهجای آنکه وزارت به خانوادهشان دیه بپردازد از آنان مطالبه دیه میکند، در واقع حقیقت متن این تعهد متناسب با بردگی است و با تحصیل و آموزش در رشته دستیاری پزشکی هیچ سنخیتی ندارد؛ این رویه در هیچ کجای دین ما به عدل و انصاف شناخته نشده و نمیتوان این ظلمها را با عنوان توافق مبتنی بر ماده۱۰ قانون مدنی بر جوانان نخبه بیپناه و خانوادههایشان روا داشت و در این شرایط از نبود رغبت به رشتههای دستیاری پزشکی ابراز نگرانی کرد. البته هیئت عمومی دیوان عدالت اداری بهتازگی در دادنامهای بخشهای اضافی تعهد محضری شامل دو ضامن یا وثیقه ملکی درج شده در بخشنامه ۲۶ تیرماه سال ۹۸ معاون حقوقی و امور مجلس وزارت بهداشت را ابطال کرده، اما اخبار رسیده از دانشگاههای مختلف همچنان از اصرار دانشگاهها بر دریافت این تضمینها و وثیقههای غیرقانونی حکایت دارد. با این حال باید دید چه شرایطی بر آموزش پزشکی کشور حاکم شده که پزشکان عمومی به سختی حاضر به ورود به دورههای تخصصی و فوقتخصصی میشوند؟ این مسئله را هم باید از منظر مشکلات دوران رزیدنتی و فلوشیپ، هم از نظر تعهدات اجباری طرح خدمت و هم به لحاظ رفتارهای تحقیرآمیز و پرداختهای کمتر از حداقل دستمزد کارگران و سالهای متمادی بدون امید به یک زندگی معمولی و مستقل بدون حمایت مالی خانواده ارزیابی کرد.
تیمورزاده که یکی از بزرگترین ناشران کتابهای پزشکی کشور شناخته میشود با اشاره به افزایش فروش منابع آزمونهای پزشکی خارج از کشور در سالهای اخیر، اظهار میکند: متأسفانه آمار مهاجرت پزشکان در سالهای اخیر افزایش یافته و این ظلم وزارت بهداشت که هر چه میلش بوده را در متن تعهد، با تهاجم به شخصیت و روح و روان پزشکان عمومی داوطلب دورههای تخصصی قرارداده؛ آنان و بهویژه نخبگانشان را به ترک وطن سوق داده است.
استادان نقش فعالی در آموزش رزیدنتها ندارند
این فعال صنفی ادامه میدهد: پزشکان اگر بخواهند طبیب حاذقی باشند و با رعایت شاخصهای حرفهای مهم فعالیت کنند، باید از تفریحات خود صرفنظر کنند و از آرامش نسبی که سایر مشاغل دارند بیبهره باشند چون با ورود به بیمارستان هر روز علاوه بر مشاهده درد و رنج بیماران، اتفاقات ناخوشایند متعددی را تجربه میکنند که البته این خاص پزشکان نیست و شامل همه اعضای کادر درمان میشود.
تیمورزاده میافزاید: شرایط این رشته در کشور ما بهگونهای است که پس از سالها تحصیل و دود چراغ خوردن اگر در کنکور دستیاری پزشکی قبول شوند متأسفانه استادان، نقش فعالی در آموزش رزیدنتها در بیمارستانهای آموزشی ندارند و آنها به صورت آزمون و خطا و یا از طریق رزیدنتهای سال بالایی مهارتهای لازم را بهویژه در رشتههای جراحی عمومی، جراحی مغز و اعصاب، ارتوپدی، جراحی زنان و... میآموزند که البته در صورتی که رزیدنتهای سال بالایی این اجازه را به رزیدنتهای سال پایینی بدهند، همین حد آموزش امکانپذیر خواهد بود، درحالی که باید تکالیفی برای دستیاران تعیین شود.
به عنوان نمونه اگر دستیار سال سوم، آموزشهای لازم را به دستیار سال دوم ارائه نداده باشد نباید به او اجازه ارتقا دهند تا هیچ دستیاری از آموزش محروم نشود و امکان اینکه دستیاران سال بالایی دستیاران سال پایینی را مجبور به کشیکهای طولانی ۷۲ ساعت و یا خدمات حاشیهای غیرحرفهای کنند فراهم نباشد چرا که خستگی رزیدنتها نظام درمانی را دچار اختلال میکند و بزرگترین لطمه آن را مردم میبینند.
خالی ماندن صندلیهای دستیاری
وی با تأیید سخنان معاون درمان وزارت بهداشت در خصوص خالی ماندن صندلی دستیاری جراحی در رشتههایی نظیر جراحی قلب میگوید: نه تنها در رشته فوقتخصصی جراحی قلب، بلکه در سطح پایینتر در تکمیل ظرفیت پس از آزمون دستیاری دوره ۴۷ (آبان ۹۹) نیز با ظرفیت خالی بسیار زیاد رشتههای حساس و حیاتی طب اورژانس، بیهوشی و مراقبتهای ویژه و داخلی روبهرو شدهایم.
تیمورزاده ادامه میدهد: اگر وزارت بهداشت دوره رزیدنتی را برای پزشکان عمومی، دوره کار در نظر بگیرد و در حد پزشک عمومی به آنها حقوق بدهد، قطعاً شرایط این عزیزان کمی بهبود خواهد یافت و کورسوی امید را در پیش چشمان آنان آشکار خواهد ساخت. آن وقت شاید این سیر فزاینده مهاجرت پزشکان باسواد کشور به سوی بازار طبابت خارج کاهش پیدا کند.
ضرورت رعایت چهار اصل مهم در دوره دستیاری پزشکی
به گفته تیمورزاده حذف دریافت تعهدهای غیرمنصفانه و مخالف کرامت انسانی پیش از ورود به دوره دستیاری پزشکی، تعیین ساعت کار متناسب با ظرفیت جسمانی و روحی پزشکان، ارائه آموزشهای لازم توسط استادان و همچنین حقوق کافی برای گذران یک زندگی معمولی چهار اصل مهمی است که باید در حوزه دستیاری رعایت شود. با توجه به اینکه بار درمانی بیمارستانهای آموزشی کشور بر دوش دستیاران پزشکی گذاشته شده، باید بهگونهای برنامهریزی شود که این کار متناسب با توان یک انسان باشد و ضرورت دارد از مدلهای جهانی موفق در این زمینه الگوبرداری و یا کار دستیاران پزشکی را متناسب با قانون کار کشور تعریف کنیم که در هر صورت ساعت کار رزیدنتها کاهش خواهد یافت. همچنین باید حقوق دستیاران پزشکی حداقل برابر با حقوق پزشکان عمومی تعیین شود و مهمتر آنکه آموزشهای لازم با رعایت احترام متقابل توسط استادان و نه دستیاران سال بالایی در محیطی عادی به آنها داده شود تا در آینده بتوانند به عنوان پزشکان متخصص موفق و با ذهنیتی خوب در جامعه خدمت کنند.
ارائهدهندگان اصلی خدمات درمانی در بیمارستانهای دولتی
همایون سامه یح نجف آبادی؛ عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با ما میگوید: شرایط دستیاری در همه کشورهای دنیا سخت است، اما متأسفانه در کشور ما دشواری آن فراتر از آستانه تحمل انسان است به طوری که از حق بیمه محروم هستند و حقوق آنها در قالب کمک هزینه تحصیلی حدود ۳ میلیون تومان تعریف شده، در حالی که با توجه به شرایط سنی آنها، اغلب متأهل و دارای فرزند هستند و از هرگونه فعالیت درآمدزا خارج از بیمارستان محروماند آن هم در شرایطی که بیمارستانهای دولتی ما توسط این افراد اداره میشود. به همین دلیل تعداد متقاضیان دستیاری پزشکی بهشدت کاهش یافته و بیم آن میرود در آینده با کمبود پزشک متخصص در رشتههای مختلف روبهرو شویم.
گذران زندگی دستیاران پزشکی با کمک هزینه ۳ میلیون تومانی
وی میافزاید: تصور جامعه بر این است پزشکان متخصص از درآمدهای نجومی برخوردارند، در حالی که به جز تعداد کمی از پزشکان متخصص که درآمدهای بالایی دارند، درآمد بیشتر آنها با توجه به شرایطی که در دوران تعهد برایشان در نظر گرفته شده قابل قبول و در خور میزان تحصیلات آنها نیست و باید قوانین بهگونهای بازنگری شود تا شرایط زندگی برای دستیاران پزشکی قابل تحمل شود.
اکنون حقوقی که برای پزشکان عمومی در مراکز درمانی در نظر گرفته شده بین ۹ تا ۱۲ میلیون تومان است، چگونه میتوان انتظار داشت دستیارانی که دوره تخصص را میگذرانند با کشیکهای طولانی و سختی کار بسیار زیاد فقط به کمک هزینه ۳ میلیون تومانی وزارت بهداشت برای گذران معیشت و اسکان خانواده خود
اکتفا کنند؟
سامه یح نجف آبادی با تأکید بر ضرورت تسهیل شرایط دوران دستیاری و بهرهمندساختن آنها از حقوق و مزایایی در حد پزشکان عمومی ادامه میدهد: نباید سختیهای این دوران آن قدر موجب فشار شود که وقتی دستیاران پزشکی از دوره آموزشی خارج میشوند بخواهند انتقام این سختیها را از مردم بگیرند.
نظر شما